خونه  تنهایی  رضا....
خونه  تنهایی  رضا....

خونه تنهایی رضا....

هی.....

بعد از 10 سال

دلم گرفته

سلام  دوستان  گلم...

امروز  خیلی   دلم   گرفته   بود   بعد  سالها   گفتم   یه  سری  به 

خونه   تنهایی  خودم   بزنم  ...

امیدوارم  همیشه   موفق  باشید

زندگی همینه

حقیقت زندگی
روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویان گفت:" امروز می خواهیم بازی کنیم! "
سپس از آنان خواست که فردی به صورت داوطلبانه به سمت تخته برود. خانمی داوطلب این کار شد.استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگی اش را روی تخته بنویسد. آن خانم اسامی اعضای خانواده، بستگان؟، دوستان، همکلاسی ها و همسایگانش را نوشت. سپس استاد از او خواست نام سه نفری را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند. زن اسامی همکلاسی ها یش را پاک کرد. سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر پاک کند. زن اسامی همسایگانش را پاک کرد. این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند:نام مادر، پدر، همسر و تنها پسرش. ..
کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود چون حالا همه می دانستند این دیگر برای آن خانم صرفاً یک بازی نبود. استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند. کار بسیار دشواری برای آن خانم بود. او با بی میلی تمام نام پدر و مادرش را پاک کرد. استاد گفت:"لطفاً یک اسم دیگر را هم حذف کنید. "زن مضطرب و نگران شده بود و با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد. و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست ...
استاد از او خواست سرجایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید:"چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟ والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند. و شما پسرتان را به دنیا آوردید. شما همیشه می توانید همسر دیگری داشته باشید! "
دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت. همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند. زن به آرامی و لحنی نجوا مانند پاسخ داد:"روزی والدینم از دنیا خواهند رفت. پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری ترکم خواهد کرد. 
پس تنها فردی که واقعاً کل زندگی اش را با من تقسیم می کند، همسرم است! "
همه ی دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای آن که زن حقیقت زندگی را با آنان در میان گذاشته بود، برایش کف زدند.

دروغ

از کسی که بهت دروغ میگه نپرس چرا؟ 

چون با یه ذدروغ دیگه قانعت میکنه

ای کاش

ای کاش انسانها؛ 


همان قدر که از ارتفاع می ترسیدند؛ 


کمی هم از پستی هراس داشتند …!

دوسیب

بعد سال ها با قلیانی که همیشه


دوسیب می کشیدم پرتقال  کشیدم


ولی باز هم طعم دوسیب میداد


چه تلخ است قصه ی عادت ...





 

ادامه مطلب ...

واقعی


کارم از یکی بود و یکی نبود گذشت،


من در اوج قصه گم شده ام….!


...این روزها بُرد با کسی ست که بی رحم باشد


از دلتــــ که مایه بگذاریســوخـــــته ای . . ....




خودم


به سلامتی خودم که روی خدارو زمین ننداختمو


تو این دنیاش موندم ،!


پهر کاری خواست باهام کرد ، هیچی نگفتم





سکوت

سکــــــ  ـــــــــوت میکنم 

بگذار حرفهای دلم آنقدر همدیگر را بزنن

 

تا بمیرند 

 

 

 

ای کاش

کاش اونقدری که آدما دلمون رو شکستن

یه بارم خلوتمونو میشکستن ...

1377880165_60952144087538010450.jpg

سیگار

تنها کسی که منو فهمیدم همین سیگارم بود



خدایا شکرت

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻌﻠﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺖ :  

 

ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ  

 

ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ !!! 

 

 

33daef61ea87 اگه تو هم دلت گرفته بیا(از دستش ندید!)+عکس

پشت میکنم به همه چیز

برایِ تــــو می نویسم


می روم و پشت خواهم کــرد به تمـــامیِ تپشــهایِ این دقایــــق

دل خواهم کَنـد 

بی تـــــو خواهم زیـست

گوش خواهــم سپـرد 

فریــاد خواهم شد 

مهربان نخواهم بـود ،

دل نخواهم سپرد 

آرامـــــتر که شدم


بــــــی تــــــو خواهم مــــــرد ...

مرگ

از مرگ ماهی ها میترسم وگرنه دردم  

رو به دریا میگفتم ...



 

کما

هی دنیا...

دلم کما میخواهد ....

از آنهایی که دکتر میگوید:

متاسفم!!فقط براش دعا کنید...

19467985359149009683.jpg

خدایا

خدایا ...

فقط امشب 

به حال من خدایی کن !!!

cigar%20%5BAloneBoy.com%5D2.jpg

مادر

مادر تنها کسی است که
می توانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی
و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمی گیرد !
سلامتی  همه مادرا

سیگار

رو پاکت سیگار نوشته بود

“سیگار برای شما واطرافیانتان زیان آور است”

تو دلم گفتم: تو یه نفر اطراف من پیدا کن

قول میدم به خاطر اونم که شده سیگارو ترک کنم


.

گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نسیت

 

چون باعث میشه نتونی به جایی برگردی


که از همون اول هرگز نباید قدم میگذاشتی

  

656524 mTn3KiVw عکس های عاشقانه از دختر و پسر های عاشق

ای دل دیوانه

کاش فقط یک نفر بود که وقتی بغض میکردم ، 

 

 بغلم میکرد و میگفت گریه کنی میکشمتا … 

 

------------------------------------------------ 

ﺍﺳﻤﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟ 


ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﮐﻨﻢ . . . 

 

656524 qkuCslc2 عکس های عاشقانه از دختر و پسر های عاشق

سیگار

هر شب نبودنت هزینه بالایی دارد .... 

یه فندک,دو پاکت سیگار ,سالها سرفه !!!!!!!!!!!!!!!!!! 

 

 

شیک

به بعضی ها باس گفت:

عزیزم انقد به اون تیپ و قیافت نناز

 

ما به یه ادامس 50 تومنی میگیم شیک......!!!!!!!

سلامتی.....

سلامتی روزی که ......

 

من سفید بپوشم و رفیقام مشکی شاید

 

اون روز یادم کنید!!!!!!!!

 

کافه چی

اهای کافه چی!!!!!!!!!

 

از ما که گذشت,,,اماهر که تنها امد اینجا ,,, 

 

مپرس چه میل داری,,,تلخترین

 

قهوه دنیا را برایش بریز ,,, 

 

آدمهای تنها مزاجشان به تلخیها عادت دارد. 

 

طناب دار

طناب را به گردنم انداختن,گفتند: 

 

آخرین آرزویت,گفتم:دیدار یار!گفت: 

 

خسته است,تا صبح طنابت را بافته....!!!!!!!! 

  

 

احساس

اتوبوس با سر و صدای زیادی در حرکت بود. یکی از  

 

مسافران پیرمردی بود که دسته گل سرخ بسیار 

  

زیبایی در دست داشت.نزدیک او دختر جوانی نشسته  

 

بود که مرتب به گل های زیبای پیرمردنگاه می کرد.
 

به نظر می رسید از آنها خیلی خوشش آمده است. 

 

ساعتی بعد اتوبوس توقف کرد و پیرمرد باید پیاده 

 

می شد.پیرمرد بدون مقدمه چینی دسته گل را به دختر  

 

جوان داد و گفت:مثل این که شما گل رز دوست دارید . 

 

فکر می کنم همسرم هم موافق باشد که گل ها را  

 

به شمابدهم.به او خواهم گفت که این کاررا کردم.
 

دختر جوان گل ها را گرفت خیلی خوشحال شده بود . 

 

پیرمرد پیاده شد و اتوبوس دوباره به راه افتاد

دختر جوان که بیرون را نگاه می کرد ؛ 

  

پیرمرد را دید که وارد قبرستان کنار جاده شد. 

 


 
 
بهترین و زیباترین چیزهای دنیا را نه می توان دید و نه می توان لمس کرد ،  باید در درون احساسشان کرد.

مرد که گریه نمیکنه

گریه نکن منم مثل توخیلی گریه کردم ولی بر نگشت!! 

  

 

ای نامرد رفتی

نگاش نکن بذار بره اگه دوست داشت نمیرفت!!!!! 

 

عکس های جوانی....هی یادش بخیر

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.